ادم دلش می گیره با این همه جدایی
تویی که سنگه قلبت میگی که بی وفایی
از کی کنم گلایه یا که کنم شکایت
تویی که عاشق بودی پس چی شد اون علاقت
دروغ بود اون علاقه یا که تموم شد اسون
بهم نگو دروغه که دیدمت تو بارون
نگو داری علاقه دیدم که میری با اون
هر چی ساده بگیری قلبمو کردی داغون
خورشید زندگیم داره غروبشو میبینه
تنها شدم عزیزم تقدیر من همینه
اخر جونم رسید تقدیر تنهاییمه
شاعر:میلاد رشیدیان
این شعر خیلی برام عزیزه اصلا راضی نیستم کسی کپی کنه
مگر با اجازه و ذکر منبع اونم بهم ادرس وبتون رو بدید
این شعر حرف تنهاییمه اسون نمیبازمش
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2