از چی کنم گلایه مونده ازت یه سایه
تویی که بی وفایی گفتی ازم جایی
تو حسرت یه حرفم بگی باهام می مونی
بگی که تا اخرش از عشق برام می خونی
منی که دوستت دارم چرا باید بسوزم
ریشمو خشکوندی ولی میخوام تو رو ببوسم
داری بهم علاقه بهم نگو محاله
نری یه روز بگی تو که بودنت خیاله
منی که عاشقت شدم پشتمو خالی نکنی
یه وقت نری کنار اون از عشق براش بخونی
یه وقت نگی بهش که تا اخرشم پاش می مونی
دوستت دارم ولی باز دارم بهت علاقه
ولی حیفه که از تو مونده سکوت و سایه
شاعر :میلاد رشیدیان
کپی مانع داره بدون اجازه اجازه گرفتی باهات راه میام نگران نباش پولی نیست
یه اجازه بگیری بهتره یا اینکه بی اجازه زحمتمو هیچ کنی؟
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3